!بدترین شکل تناقض همان تحمیل تفکر جنگیدن برای آزادی است
مبارزه برای آزادی گزینه ای هست که باید آزادانه انتخاب بشه! آزادی خواهی یک روند تلقینی یا فرمایشی نیست! آزادی خواهی یک روند تکاملی در تفکر یک انسان هست. مبارزه برای آزادی تنها زمانی موفق خواهد بود که اکثریتی در جامعه به این درک رسیده باشند که زندگی بدون آزادی، زندگی نیست بلکه تنها زنده ماندن درانتظار مرگ هست..... تنها زمانی که "افرد" معنی و ارزش آزادی و آزاد زندگی کردن رو به درستی درک کردن, برای بدست آوردنش حاضر به "فداکاری" و "مسئولیت" پذیری هستند
سوالی که من از خودم میپرسم این هست که : آیا در مبارزه برای آزادی ...تنها داشتن آرزوی آزادی کافی هست ؟ یا اینکه تنها به خاطر اینکه ما آرزوی آزادی رو داریم، در مبارزه برای رسیدن با ان پیروز میشیم ؟ من فکر میکنم که با چنین باور های ما برای هزارمین بار، در مبارزه برای آزادی شکست خواهیم خورد ! مردمی رو میتوان از بند ظلم و ستم نجات داد که ارزش زندگی و آزادی رو درک کرده باشند و"آزادانه" برای به دست آوردنش حاضر به پرداخت هزینه باشند
بدست آوردن آزادی نیازمند تلاش هست و حفظ آزادی نیازمند آگاهی هست! زمانی که آزادی رو به مردمی بدید که برای به دست آوردنش تلاشی نکردند...یا هزینه های لازم رو نپرداختند ...این انتظار رو داشته باشید که برای اون آزادی هیچ ارزشی قائل نباشند ! برای داشتن آزادی افراد باید پذیرای مسولیت های باشند که قبل از آزاد شدن نداشتند . خیلی از افراد هستند ، که با وجود داشتن آرزوری آزادی ، آمادگی پذیرش مسئولیت آزاد زندگی کردن رو ندارند. افرادی هستند که بی مسئولیت زیستن در استبداد را به آزاد زندگی کردن ترجیح
به دست آوردن آزادی هرگز بدون هزینه نبوده، اما آزادی بارها بدون هزینه از دست رفته
زندگی هر انسانی برای خودش ارزشمند هست! برای همین هم "فداکاری" برای رسیدن به آزادی یک تصمیم عقلانی هست . برای زندگی کردن، زنده ماندن و آزاد زیستن هست که افراد حاضر به "فداکاری" و پرداخت هزینه هستند، نه برای قهرمانانه مردن در راه آزادی