Saturday 23 April 2011

اسطوره های ایران باستان - قسمت سیزدهم







اهورا مزدا خسرو خداوندگاران نیکی 


اهورا مزدا، خداوندگار نور، نگهبان جاودانه نیکی ها، و خداوند خداواندگارن ایران زمین است. مظهر پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک، اهورا مزدا  تجلی  ذات نور و حقیقت است. قدرتمند ترین خداوندگار باستان، اهورا مزدا، ابتدا و انتها ... آغاز و پایان تمامی نیکی هاست


در تحلیل روایت های باستان در وصف اهورا مزدا، عده ای او را همان پرودگاریکتا، یزدان پاک، خداوندگارعالم هستی، قادرمطلق، دادار دادگر یا خدای متعال میدانند




لیکن، تعبیر دیگری نیز  موجود است که بنا بر آن، اهورا مزدا را تنها مظهر تجلی صفات نیک ذات لایزال میداند. اهورا مزدا، دشمن تاریکی هاست ... او ذات نور و نیکی و حقیقت است ...نیکی مطلق، حقیقت مطلق، نورمطلق است و ....  تاریکی، بدی یا دروغ  را گذری بر او نیست! با استناد بر این روایت، اهورا مزدا  ... پرودگار عالم هستی و خالق نیکی ها و بدی ها نیست. اهورا مزدا دشمن جاودانه اهریمن است نه خالق او و در جنگ پایان ناپذیر میان روشنایی و تاریکی ...اهورا مزدا  خداوندگار جاویدان و شکست ناپذیر روشنایی ها است




حال، در بسیاری از روایت های باستان، تشخیص میان اهورا مزدا و پرودگار عالم  هستی به عنوان دو وجود مستقل آسان نیست. در برخی از متون موجود، اهورا مزدا  وجودی مستقل اما متصل به پرودگاری  مطلق و قائم به ذاتی مجزا است، و در برخی  دیگر از نوشتارهای باستان، اهورا مزدا و پرودگار یکتا غیر قبل تفکیک هستند


بنا بر روایت های موجود، اهورا مزدا، خسرو خداواندگاران ایران زمین، بیش از دو هزار سال است که  دنیای باقی  و فانی را ترک گفته و توسط هیچ یک جاودانگان دیده نشده. علت غیبت طولانی اهورا مزدا بر هیچکس عیان نیست، اما نتایج این غیبت در دنیای فانی بر بسیاری از انسانها مشهود است 


اهورا مزدا کجاست؟ این سوالی است که به شیوه های گوناگون بر بسیاری از زبانها جاری است:  گویی که دیگر خدایی نیست...یا اگر هست، دیگر در میان ما نیست


به روایتی، غیبت طولانی مدت اهورا مزدا  مرتبط به آغاز هزارگان چهارم، یا به عبارتی دیگر آخرین هزارگان جهان فانی است. بنا بر روایتهای باستان، جهان فانی چهار هزارگان خواهد داشت و در طول این مدت، شکست یا پیروزی نیروهای اهورایی در پیکار دائمی با نیروهای اهریمنی  سرنوشت دنیای فانی را رغم میزنند. اما، نبرد نهایی میان نیروهای روشنایی و اجیران تاریکی  در آغاز آخرین هزارگان به وقوع میپیوندد


آخرین هزارگان، زمان بازگشت اهورا مزدا و هزارگان ظهور سوشیانت است

اسطوره های ایران باستان - قسمت دوازدهم


میتراس، میهر، مهر: میترا الهه خورشید،  خداوندگار حقیقت و راستی, نگهبان عهد و قانون، و دست عدالت الهی


میترا الهه خورشید و نگهبان حقیقت و راستی مقرب ترین و والا ترین خداوندگار ایران زمین است. نگهبان جاودانه عهد الست، پاسدارنهایی عدالت و قانون، قاضی القضات  یا دست عدالت الهی است. در میان خداوندگاران باستان، میترا خطیرترین مسئولیت ها را بر عهده دارد. از میترا، بارها به عنوان دست راست اهورا مزدا یاد شده است

مسئولیت برای میترا پدیده تازه ای نیست. او به عنوان :  نگهبان عهد و قرداد ها  در دنیای فانی و باقی ، پاسدار حقیقت، سردمدار مبارزه با اهریمن، پدرخوانده  معنوی فرزندان فانی یا_ذاتا ها یا جاودانگان،  قاضی نهایی اعمال انسانهای فانی در بارگاه عدالت الهی، وظایف متعدد و سنگینی را بر عهده دارد و این وظایف را به نیکی و با موفقیت به انجام میرساند


میترا، از ادامه اعتماد و اتحاد در بین خداوندگاران نیکی پاسداری میکند و در غیاب اهورا مزدا  ضامن  خستگی ناپذیر بقای نیکی ها است. او قاضی نهایی اعمال مردگان به هنگام وفات است و ضامن گذر بی خطر روح انسان ها، پس از مرگ، ازدنیای فانی به دنیای باقی است. همچنین، میترا، سمبل خورشید  و پاکی و نور است. لیکن، شناخت میترا منحصر به اسطوره های باستانی ایران زمین نیست. میترا، پر آوازه ترین پیکارگر اسطوره ای در تاریخ باستان است و درایت و توان او در ابداع شیوه های نوین در آئین های رزمی فرا تر از مرز های ایران زمین را به تسخیر در آورده. بنابر شواهد تاریخی موجود، در روم باستان، آئین نیایشی برای تقدیراز جنگاوری  و دلاوری میترا وجود داشته است
   
در روایت ها، میترا همیشه در قالب مردی جوان با موهای  تیره، ستبر و چابک با چهره ای  آرام و  لبخندی بر لب دیده شده است. لبخند این خداوندگار نور و خورشید بر یاد هر رهگذری میماند. او با صدایی آرام، عمیق و شمرده سخن میگوید و صداقت و حقیقتی که در پشت سخنان وی پنهان است،  قلب حقیقت طلبآن  را تسخیر میکند

ظاهر میترا اغلب غیر رسمی است و بیشتر از پوشاک ساده و بی تکلف استفاده میکند. میترا همیشه به صورت یک انسان دوست داشتنی که هدفی بجز کمک به انسانها، یا بهبود بخشیدن به امور برای ساختن  دنیایی بهتر ندارد، شناخته میشود. لیکن، حقیقت قدری با احساساتی که میترا در افراد بوجود می آورد متفاوت است. میترا، خداوندگار عهد و پیمان است و زمانی که در کاری به قضاوت مینشیند، در اجرای حکم،  نیت افراد را چندان حائز اهمیت نمی داند و تنها پایه او برای سنجش عملکرد افراد، میزان صداقت در وفای به عهد است. میترا تنها پایبند به قانون است، فارغ از اینکه  اجرای بجا و کامل این قانون به چه کس یا کسانی آسیب میرساند


در قالب یک انسان فانی، میترا همیشه به صورت مرد عمل، شخصی  درستکار و پایبند به عهد، و دوستی صادق و فداکار توصیف شده است، لیکن، دوستان میترا به خوبی میدانند که  لبخند مهرآمیز او میتواند، در یک لحظه،  به نگاهی شماتت بار تبدیل شود .....و خاطره نگاه میترا، بغایت فراموش ناشدنی است


 تجربه زندگی در کنار انسانهای فانی تجربه دلپذیری  برای میترا نیست. اما او وظیفه و ماموریت خویش را به بهترین نحوی انجام میدهد. میترا را میتوان در نقش یک دادستان کارکشته، مسئول اینترپل یا سازمانهای مبارزه با جنایات و اعمال تروریستی، وکیل پناهندگان، تاریخ نویسی جنجالی و حقیقت گو یا  فرمانده ارتش تصور کرد.  در هر نقش و مقامی که میترا ظاهرشود، وجود او و همکاری با او امید به موفقیت را در دلها زنده میکند. میترا همیشه سبب میشود تا دیگران مشتاقانه نهایت تلاش خود در انجام وظایفی که بر عهده  گرفته اند بکار گیرند...حضور میترا همیشه مشوق بهترین خصلتها در افراد است. متاسفانه، این امراغلب  سبب محبوبیت بیش از حد میترا و فرزندانش شده و گرفتاری هایی در این ارتباط برای ایشان ایجاد میکند. چنانکه به خاطر نزدیک شدن و مورد تائید قرار گرفتن، دوستان و اطرافیان میترا و فرزندانش میتوانند دچار حسادت و درگیر رقابت شوند و در این زمانها میترا یا فرزندانش باید به عنوان واسطه برای برقراری آرامش در بین اطرافیان خود وارد عمل شوند . این  وظیفه ایست که گاهی اسباب مزاحمت و نگرانی خاطر را برای او یا فرزندانش فراهم میکند


 برای میترا، وظیفه پدری، وظیفه ای مقدس است.  میترا توجه خاصی به فرزندان خود دارد و حتی در زمانی که خود او همیشه قادر به مراقبت از آنان نیست، همیشه در غیاب خود، چیزی یا کسی را به محافظت از فرزندان خویش می گمارد.  بسیاری از فرزندان میترا،  خاطرات و داستان های متعددی از کمک های "فرشته نگهبان" خود دارند...این تنها تا زمانی است که ایشان هنوز متوجه نشده ند که این فرشته نگهبان کسی بجز پدر معنوی شان نیست


فرزندان میترا معمولا پایبند به ارزشهای معنوی و آرمان های والایی هستند و تمام  توان خود را برای کمک به دیگران و بهبود امور در جهان به کار میبرند. از آنجا که در دنیای امروز، کسب موفقیت نیازمند زیرپا گذاشتن برخی از ارزش ها  و یا تعدیل معیارهاست، پایبندی به حقیقت و صداقت راستین  در راه  ارزش ها و آرمانهای نیکی میتواند  میراث سنگین و بسیار مشکلی برای  فرزندان میترا باشد. فرزندان میترا، معمولا تلاش میکنند تا راسخ و پایدار با صداقت و راستی وظایف خود را به انجام برسانند. لیکن، از آنجایی که قدری انعطاف لازمه پیروزی است، خصلت پایبندی  و عدم انعطاف  در فرزندان میترا  مشکل ساز بوده و بارها اسباب ناکامی ایشان در انجام پیروزمندانه ماموریت هایی که بر عهده داشته اندرا فراهم آورده

خصلتهای غالب در فرزندان میترا : استقامت، ابهت، پایبندی به اشا (پندار، گفتار، کردار نیک)، عدالت خواهی، راهنمای معنوی، آتش، خورشید، ستیز و پیکار
توانایی ها و گرایشهای فرزندان :  ریاست، پایداری و صداقت، پلیس بازرسی و تحقیق، بحث و مناظره، سیاست، آگاهی و حضور
 

اسطوره های ایران باستان - قسمت یازدهم



زمیاد - زامیات - زم : الهه زمین
زم خداوندگار خاک و زمین یکی دیگر از جاودانگان ایران باستان است. به روایات اسطوره های باستان، ملک خسروانی زم همان زمین خاکی است که با امانت به انسانها سپرده شده.  زمین، یکی از اولین شاهکارهای  خلقت است. بر خلاف باورهای قومیتی موجود، زم، فاقد احساسات و عواطف مادرانه است و با عملکردی
حساب شده و به دور از احساسات به انجام وظایف خود می پردازد


در زمانی که زم، برای خود ماموریتی را در نظر میگیرد، همیشه راهی برای به ثمر رساندن این ماموریت یافته و آن را به بهترین نحو ممکن به انجام می رساند. شیوه عملکرد زم همیشه حساب شده،  با آرامش و گاهی حتی بیرحمانه است, زیرا که برای رسیدن به اهداف مورد نظر، این الهه زمین از توسل به هیچ دستاویزی سر باز نمی زند
در جنگ حاکم برای تعیین سرنوشت این دنیای خاکی، الهه زمین از وارد آوردن ضربهای مهلک و کارساز پرهیز نمیکند. از نظر زم، جهان خاکی صحنه حقیقی پیکار است و رسیدگی به امور مربوط به دنیای فانی در راس همه الویت ها قرار دارند. زم،  امور دنیای باقی را ارج میگذارد، اما, تمامی  تلاش خود را  تنها  متوجه جنگ حاکم در بین نیروهای روشنایی و تاریکی بر روی زمین کرده است, چرا که او، جهان فانی را خط اول جبهه جنگ با اهریمن و نیروهایش میداند
 
 زم، به مانند سایر جاودانگان باستان، بارها زندگی فانی را در کنار فرزندان خویش تجربه کرده. بنا بر روایات های باستان، زم، اغلب به صورت زنی سی یا چهل ساله با لبخندی زیبا چشمانی نافذ دیده شده است. ظاهر زم به اقتضای زمان و مکان تغییر میکند، و میتواند در هیبتی زیبا یا معمولی ظاهر شود.  زم را میتوان در نقش یک فعال محیط زیست، رئیس انجمن حمایت از حیوانات، وکیل مدافع، یا مامور رشوه خوار یک وزارت خانه دولتی تجسم کرد


فرزندان زم، لزوما شباهتی به مادر معنوی خویش ندارند. ایشان غالبا افرادی مستقل و با استعداد هستند. زم، به ندرت در زندگی فانی فرزندان خویش دخالت میکند، اما،همیشه مراقب و نظاره گر اعمال فرزندان خود هست و اهداف گوناگونی را در سر راه آنان قرار میدهد.  در ارتباط  با فرزندانش، رسیدن به هدف مطلوب برای زم، بر همه چیز ارجعیت دارد، این الهه زمین،  فرزندان خود در انجام ماموریت هایی که به عهده  دارند، تنها نمیگذارد. فرزندان زم، اغلب میدانند که وارث رسالت مهمی هستند و برای انجام آن هرگز تنها نمی مانند. حتی، زمانی که توضیحی برای دانسته ها و احساس خود ندارند، این فرزندان، باورهای خود را زیر سوال نمیبرد  و به مانند مادر معنوی خویش، با پشتکار و درایت رسالت خویش را به ثمر میرسانند




خصلتهای غالب در فرزندان زم : استقامت، درست کاری، وابستگی به طبیعت، شخصیت مرموز
توانایی ها و گرایشهای فرزندان زم : قدرت بدنی، علاقه به ؛ تحصیلات دانشگاهی، سیاست، کسب علم و وابستگی به زندگی 
 

اسطوره های ایران باستان - قسمت دهم



 وحیو - واتا - رام ..... واتا : الهه  باد و هوا و فرشته مرگ
واتا، خداواندگار باد و باران، یکی از جاودانگان ایران باستان است. واتا،  نگهبان اولین تنفس برای حیات در هنگام تولد  و باز پس گیرنده آخرین تنفس زندگان  در لحظه مرگ است.  در اسطوره های باستان، واتا یکی از قدرتمند ترین خداوندگاران است. قدرت او ناشی از توانهای بدنی نیست، بلکه به این دلیل است که در مقابل  قدرت واتا،  که پایان دادن به حیات انسانهاست، هر توان دیگری بی معنا و بیهوده می نماید


واتا، در کنار دیگر جاودانگان ایران زمین، دست اندر کار نبرد با تاریکیها و دشمن سرسخت نیروهای اهریمنی است. کسانی که در روزگاران پیشین،به جانب واتا،  دست به دعا بر میداشتند، نیایش نامه ایشان آمیخته ای از شکرگزاری و التماس برای مصونیت ازمرگ بوده.  در اسطوره های باستان، واتا ، تنها الهه ایست که به مانند پلی میان نیروهای روشنایی و تاریکی عمل میکند و عملکرد او از سایر خداوندگاران متمایز است


ارتباط  واتا  با در خداوندگاران نیکی ها شفاف نیست. در روایات های باستان، داستانهایی از همکاری  واتا  با نیروهای اهریمنی وجود دارد. لیکن، او در بیشتر نبردهای افسانه ای  با اهریمن، به کمک خداوندگاران نیکی آماده و در کنار ایشان مبارزه کرده.  واتا همیشه به طور مستقل عمل میکند و تا به امروز، رفتارهای ضد و نقیض او، بزرگترین دلیل نارضایتی  خداوندگاران نیکی ها به شمار می آیند.  واتا، نیازی به توجیه کردن عملکرد های خود ندارد، و درجواب انتقاد دیگر خداوندگاران نیکی از رفتارهایش، کرده های خویش را جایز و لازمه حفظ هوشیاری نگهبانان نیکی ها میداند


واتا، نیز به مانند سایر جاودانگان اسطوره ای، بارها زندگی فانی را در کنار انسانهای دیگر تجربه کرده. در روایات ها، واتا، درقالب مردی جوان ، خوش سیما و بلند قامت توصیف شده است، که همیشه لبخند جذابی بر چهره دارد. واتا را میتوان در نقش مرد جوان و خانه به دوشی تصور کرد که از شهری به شهری دیگر سفر میکند و گاه از طریق جیب بری، گاه از راه کاری شرافتمندانه امرار معاش میکند. او میتواند، در نقش محافظ  شخصی فردی صاحب قدرت فعال باشد و  یک تنه از جان و امنیت این شخص دفاع کند, یا، در نهایت، واتا را میتوان در نقش یک صوفی مسافر تجسم کرد که در طول سفر خویش، ایمان و اعتقاد رهگذران را قوت میبخشد


فرزندان واتا دارای شخصیت های دوگانه ای هستند و از ارزش های اخلاقی ضد و نقیضی دفاع میکنند. این فرزندان توان از خود گذشتگی و فداکاری را دارند، لیکن، در یک لحظه، میتوانند تبدیل به اشخاصی خودخواه  و بی منطق شوند. واتا در زندگی فرزندان خود کوچکترین دخالتی نمیکند و به ندرت توقع  انجام عملی خاص را از ایشان دارد.  فرزندان راستین واتا دارای شخصیت های قوی، مستقل  و درخشان هستند. واتا از داشتن  یک ارتباط اجباری یا دستوری با فرزندان خود گریزان است. او آزادگی و استقلال فردی را ارج می نهد و ترجیح میدهد تا  با فرزندان خود آزادانه و از راه  دوستی  و رفاقت همکاری کند.


   خصلتهای غالب در فرزندان واتا : چابکی، ذکاوت، پایبندی به خصلتهای نیک، مغلطه گری، تخریب، سرکشی ، تماس با مرگ، آسمان   
توانایی ها و گرایشهای فرزندان واتا: ورزشکاری، هوشیاری، مهارنفس، قدرتمند، جنجالی، با وجود، دغلباز